قاصدک ! هان ، چه خبر آوردی ؟
از کجا وز که خبر آوردی ؟
خوش خبر باشی ، اما ،اما
گرد بام و در من
بی ثمر می گردی
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند
قاصدک
در دل من همه کورند و کرند
دست بردار ازین در وطن خویش غریب
قاصد تجربه های همه تلخ
با دلم می گوید
که دروغی تو ، دروغ که فریبی تو. ، فریب
قاصدک هان ، ولی … آخر … ای وای
راستی آیا رفتی با باد ؟
با توام ، ای! کجا رفتی ؟ ای
راستی آیا جایی خبری هست هنوز ؟
مانده خاکستر گرمی ، جایی ؟
در اجاقی طمع شعله نمی بندم خردک شرری هست هنوز ؟
قاصدک
ابرهای همه عالم شب و روز
نظرات شما عزیزان:
[ سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:قاصدک,قاصد,اخوان ثالث,ماث,شعر عاشقانه,زیباترین جملات عاشقانه رمانتیک کاربردی, ] [ 21:58 ] [ ایــزدمهــــــــــــــــر ]
[